خاطرات جنيني
شروع تا چند وقت پیش نبودم اما حالا زندگی مشترکم را شروع کردم و فعلاً برای مسکن ، رحم را برای چند ماه اجاره کردم ... البته به محض تمام شدن مهلت صاحب خانه مرا بیرون می اندازد و تمام وسایلم را هم می گذارد توی کوچه !!! شروع تا چند وقت پیش نبودم اما حالا زندگی مشترکم را شروع کردم و فعلاً برای مسکن ، رحم را برای چند ماه اجاره کردم ... البته به محض تمام شدن مهلت صاحب خانه مرا بیرون می اندازد و تمام وسایلم را هم می گذارد توی کوچه !!! اظهار وجود هنوز کسی از وجودم خبر ندارد . البته وجود که چه عرض کنم . هرچند ساعت یکبار تا میخواهم سلولهایم را بشمرم همه از وسط تقسیم میشوند و حساب و کتاب...
نویسنده :
مامان شيوا
16:45